درباره وبلاگ

آخرین مطالب
پیوند ها
امکانات وبلاگ
راضی نیستم برای کسی تعریف کنید
حاج احمد آقا چند روزی پس از ارتحال امام (رض) از قول مادر گرامیشان نقل می کرد: حدود یک ماه و نیم قبل از عمل جراحی، حضرت امام خوابی دیدند و این خواب را برای همسرشان تعریف کردند و متذکر شدند که در زمان حیاتم راضی نیستم برای کسی تعریف کنید. ایشان خواب دیده بودند که فوت کرده اند و حضرت علی (ع) ایشان را غسل و کفن کردند و برایشان نماز خواندند و سپس حضرت امام را در قبر گذاشته و از ایشان پرسیدند: «حالا راحت شدید؟» امام فرمودند : «در سمت راستم خشتی است که ناراحتم می کند» . در این موقع حضرت علی (ع) دستی به ناحیه راست بدن امام کشیدند و ناراحتی حضرت امام مرتفع گشت. (1)
حاج احمد آقا چند روزی پس از ارتحال امام (رض) از قول مادر گرامیشان نقل می کرد: حدود یک ماه و نیم قبل از عمل جراحی، حضرت امام خوابی دیدند و این خواب را برای همسرشان تعریف کردند و متذکر شدند که در زمان حیاتم راضی نیستم برای کسی تعریف کنید. ایشان خواب دیده بودند که فوت کرده اند و حضرت علی (ع) ایشان را غسل و کفن کردند و برایشان نماز خواندند و سپس حضرت امام را در قبر گذاشته و از ایشان پرسیدند: «حالا راحت شدید؟» امام فرمودند : «در سمت راستم خشتی است که ناراحتم می کند» . در این موقع حضرت علی (ع) دستی به ناحیه راست بدن امام کشیدند و ناراحتی حضرت امام مرتفع گشت. (1)

دیگر آخر کار است
دو هفته قبل از جراحی امام، یک شب ناراحتی قلبی برایشان رخ داده بود، من و دو نفر از دکترها و دو پرستار، خدمت امام رسیدیم. فورا آقا را بستری کردند و مشغول معالجه شدند . همان طور که آقا استراحت کرده بودند، وقتی فشار خونشان را می گرفتند، فرمودند: «هر چیزی پایانی دارد و این هم پایانش است» . من برگشتم و گفتم: «آقا این حرفها را نزنید، شما ان شاء الله عمر زیادی خواهید کرد» . ما همه نگران شده بودیم، ولی باز هم امام فرمودند : «دیگر، آخر کار است» . وقتی برگشتیم، آن دو پرستار خیلی گریه کردند، ولی یکی از دکترها برای دلداری آنان شروع به تفسیر و تأویل کرد که لابد مقصود امام این است که دیگر مرض به پایان می رسد و حالشان خوب خوب می شود. این نخستین باری بود که امام چنین حرفی می زدند که گویا ما را آماده وفاتشان می کردند.
روزی هم که داشتند برای آزمایش به طرف بیمارستان می رفتند کنار همین درخت توت (در منزل) که رسیدند، باز هم این حرف را تکرار کردند که: «این دیگر پایان کار است» . (2)
دیگر بر نمی گردم
شب قبل از عمل، امام با پای خود به بیمارستان رفتند. زمانی که می رفتند به ما گفتند : «من دارم برای عمل می روم، ولی دیگر برنمی گردم» . وقتی می گفتیم: «نه اینطور نیست» می فرمودند: «شما مطلع نیستید» . (3)
این سرم بیرون نمی آید
روزی که امام می خواستند به بیمارستان بروند به علت اینکه سنی از ایشان گذشته بود و بیمار نیز بودند، عصای خود را برداشته و به کمک آن برخاستند و از تک تک افراد بیت خداحافظی نمودند. امام به اهل بیت گفتند: «من دیگر برنمی گردم» . یکی از پزشکان حضرت امام می گفت : «به امام گفتم آقا این سرم شما را ناراحت کرده است. ما فردا شب این سرم را از دستتان بیرون می آوریم» . البته قرار هم این بود که سرم را در بیاوریم. بر اساس مشاوره پزشکی که به عمل آمده بود حال امام بهتر بود، ولی خودشان فرمودند که دیگر این سرم از دست من بیرون نمی آید. (4)
ادامه مطلب...
برچسب ها: امام خمینی(ره)، بیمارستان، خواب، دعا، نماز، خانمها، خدا،
نوشته شده توسط آفتاب

فاطمه طباطبائی بیان می کردند که امام به دعا خیلی اهمیت می دادند، به خصوص به مناجات شعبانیه. این مطلب را به عناوین گوناگون در صحبتهایشان ذکر می کردند. ایشان می گفتند:مناجات شعبانیه یکی از دعاهایی است که همۀ معصومین میخوانده اند. به خصوص هر وقت به این عبارت م یرسیدند، چهره شان تغییر می کرد: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک...».(منبع: پا به پای آفتاب، ج1، ص 261.)
گزارشات همه را می شنیدند
حجت الاسلام والمسلمین عمید زنجانی می گفتند افراد از خارج و از ایران می آمدند و امام گزارشات آنان را استماع می فرمودند، لکن طبق روالی که داشتند تحلیل و تصمیم گیری با خودشان بود. جریان حسین روحانی را که از منافقین بود و امام در یکی از سخنرانی هایشان به آن اشاره فرمودند، من دقیقاً یادم هست. این شخص اول آمد ما را دید به تصور اینکه از طریق ما در امام نفوذ کند به او گفتیم این تصور غلطی است که تو از امام داری. ایشان مستقیماً حرف طرف را می شنود و مستقیماً تصمیم می گیرد. کسی در امام نفوذ ندارد. تمهید مقدمات بی فایده است. (منبع: حوزه – ش 38 و 37 – ص 107.)
برچسب ها: روح الله، نماز، مناجات شعبانیه، معصومین، گزارشات،
نوشته شده توسط آفتاب

توجه به عزت ربوبیت و ذلت عبودیت
یکی از آداب قلبیه در عبادات و وظایف باطنیه سالک طریق آخرت، توجه به عز ربوبیت و ذل عبودیت استد و آن یکی از منازل مهمه سالک است؛ که قوت سلوک هر کس به مقدار قوت این نظر است، بلکه کمال و نقص انسانیت تابع کمال و نقص این امر است. و هر چه نظر انیت و انانیت و خودبینی و خود خواهی در انسان غالب باشد، از کمال انسانیت دور و از مقام قرب ربوبیت مهجور است.
حجاب خودبینی، ضخیم تر از جمیع حُجُب
حجاب خودبینی و خود پرستی از جمیع حجب ضخیم تر و ظلمانی تر است، و خرق این حجاب از تمام حجب مشکل تر و خرق همه حجب را مقدمه است، بلکه مفتاح مفاتیح غیب و شهادت و باب الابواب عروج به کمال روحاینت، خرق این حجاب است. تا انسان را نظر به خویشتن و کمال و جمال متوهم خود است، از جمال مطلق و کمال صرف محجوب و مهجور است؛ و اول شرط سلوک الی الله خروج از این منزل است، بلکه میزان در ریاضت حق و باطل همین است. پس هر سالک که با قدم انانیت و خودبینی و در حجاب انیت و خود خواهی طی منزل سلوک کند، ریاضتش باطل و سلوکش الی الله نیست، بلکه الی النفس است: مادر بتها بت نفس شما است.
سالک الی الله را ضرور است که به مقام ذل خود پی برد و نصب العین او ذلت عبودیت و عزت ربوبیت باشد. و هر چه این نظر قوت گیرد، عبادت روحانی تر شود و روح عبادت قوی تر شود، تا اگر به دستگیری حق و اولیای کمال علیهم السلام توانست به حقیقت عبودیت و کنه آن واصل شود، از سر عبادت لمحه ای در می یابد.
ادامه مطلب...
برچسب ها: حلاوت عبادت، سالک | نمازگزار، الله، عبادت، نماز، حجاب،
نوشته شده توسط آفتاب

مردان بزرگ الهی، علاوه بر آنکه سیره و رفتار سیاسی، اجتماعی و مبارزاتیشان درس و تجربه است، سیره و سبک زندگی شخصی و خانوادگی ایشان نیز راهبرد هدایت و نجات و درست زیستن است.مجموعه زندگی به سبک روح الله، برداشت ها و برش هایی از سیره خانوادگی حضرت امام خمینی(ره) است که میتواند الگوی بسیار خوبی برای زندگی سعادتمندانه نسل مسلمان امروز باشد. این قطعات از زندگی حضرت امام که کمتر بدان پرداخته شده، خانواده ها را با ظرافت ها، لطافت ها و مهارت های دینی و قرآنی زندگی حضرت روح الله که تاکنون پنهان مانده، بیشتر آشنا میکند.
هدایتهای کوتاهی از زندگی امام خمینی (ره) درباره موضوعات مختلف
نامه محبت آمیز امام به همسرش
همسر عزیزم؛
تصدقت شوم؛
الهی قربانت بروم؛
در این مدتی که مبتلا به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم،
متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینهی قلبم منقوش است. عزیزم؛ امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند.
(حال) من با هر شدتی باشد میگذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمده، خوش بوده. الآن در شهر زیبای بیروت هستم.
حقیقتاَ جای شما خالی است. فقط برای تماشای شهر و دریا، خیلی منظرهی خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم، همراهم نیست که این منظرهی عالی به دل بچسبد. به هر حال امشب، شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف یک کشتی فردا حرکت میکند… . خیلی سفر خوبی است. جای شما خیلی خیلی خالی است. دلم برای پسرت قدری تنگ شده… .
ایام عمر و عزت مستدام
تصدقت؛ قربانت روح ا…
التماس دعا
حال خوشی دست داد بنده رو هم دعا کنید
هدایتهای کوتاهی از زندگی امام خمینی (ره) درباره موضوعات مختلف
نامه محبت آمیز امام به همسرش
همسر عزیزم؛
تصدقت شوم؛
الهی قربانت بروم؛
در این مدتی که مبتلا به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم،
متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینهی قلبم منقوش است. عزیزم؛ امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند.
(حال) من با هر شدتی باشد میگذرد ولی بحمدالله تاکنون هر چه پیش آمده، خوش بوده. الآن در شهر زیبای بیروت هستم.
حقیقتاَ جای شما خالی است. فقط برای تماشای شهر و دریا، خیلی منظرهی خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم، همراهم نیست که این منظرهی عالی به دل بچسبد. به هر حال امشب، شب دوم است که منتظر کشتی هستیم. از قرار معلوم و معروف یک کشتی فردا حرکت میکند… . خیلی سفر خوبی است. جای شما خیلی خیلی خالی است. دلم برای پسرت قدری تنگ شده… .
ایام عمر و عزت مستدام
تصدقت؛ قربانت روح ا…
التماس دعا
حال خوشی دست داد بنده رو هم دعا کنید
ادامه مطلب...
برچسب ها: سبک زندگى، رحلت، روح الله، تربیت، تربیت عملی، نماز،
نوشته شده توسط آفتاب